به نیاز کارخانه خوش آمدید

مدیران ساندویچی

      مدیران ساندویچی                                                                                                                                                                  alt

بابک بهی

زمانی که به خواندن سرگذشت کارآفرینان (ارزش‌آفرینان) برتر جهان و ایران از آغاز می‌پردازیم و به دوره کودکی، نوجوانی و جوانی کارآفرینان (ارزش‌آفرینان) نگاه می‌کنیم یاد می‌گیریم که داستان از یکی بود یکی نبود ی آغاز شده که این مدیران کارآفرین هیچ نداشته‌انداما بوده‌اند- آنها کوشیده‌اند و از کنج زیر پله‌ها و سرداب‌های سرد و تاریک ناامیدی و نداری با امیدواری به حرکت پرداخته‌اند و با سرعت منطقی و یکنواخت به حرکت ادامه داده‌اند تا اینکه امروز برای ما به اسطوره‌ای جذاب و خواندنی تبدیل شده‌اند.

در بررسی دوران ابتدایی آغاز به کار این مدیران کارآفرین (ارزش‌آفرین) به دوره‌ای تقریبا یکسان در میان آنها می‌رسیم که در منابع گوناگون از آن با نام‌های گوناگون یاد کرده‌اند. یکی از این نام‌ها که به نظر نویسنده واژه‌ای منطقی و در نوع خود ابتکاری است اصطلاح «مدیران ساندویچی» است. به زبان ساده مدیران ساندویچی به مدیران کارآفرینی گفته می‌شوند که در آغاز کار خود ناچارند همه امور کسب‌وکار خود را در پشت یک میز و صندلی معمولی و در حالی که در حال خوردن ساندویچ تخم‌مرغ و گوجه خود هستند اداره کنند و این شروع منحنی رشد شرکت‌ها و دادوستدهای بسیاری است که از بسیار کم آغاز کرده و به بسیار زیاد رسیده‌اند.

  برخی ویژگی‌های مدیران ساندویچی

مدیران کارآفرین را که امروزه با القاب و نام‌های گوناگونی می‌شناسند در آغاز و در ابتدای راه عموما دارای ویژگی‌هایی بودند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

1- مدیران موفق ساندویچی ساده‌سازی فرآیندها را بلدند. به زبان دیگر یک مفهوم ساده و منطقی را نه‌تنها پیچیده نمی‌کنند بلکه در ساده‌سازی پیچیدگی‌ها نیز کوشا هستند و اصل و جوهره موضوع را به‌خوبی درک می‌کنند.

2- مدیران موفق ساندویچی انعطاف‌پذیری خوبی دارند البته این به آن مفهوم نیست که در برابر اصول اخلاقی و پذیرفته‌شده کوتاه بیایند.

3- مدیران موفق ساندویچی چندمهارتی هستند و می‌توانند در زمان صرف صبحانه علاوه بر رسیدگی به برنامه‌های روزانه به‌صورت‌های مالی نیز رسیدگی کنند و برنامه فروش و تولید را سامان دهند.

4- ساندویچی‌ها در آغاز بسیار سختکوش‌تر از بقیه‌اند و مردم آنها را عموما با سختکوشی و پیگیری می‌شناسند.

5- پایداری و ثبات در حرکت از ویژگی‌های آنهاست. به بیان دیگر کمتر از این شاخه به آن شاخه می‌پرند و کوشش آنان در ارتقای هر روزه دستاوردها است. آنها معتقدند که بزرگ‌ترین فرصت شغلی هر فرد معمولی دقیقا توسط کاری ایجاد می‌شود که به آن مشغول است زیرا کاری که فرد انجام می‌دهد هر چقدر هم که دون پایه باشد باز در آن کار سریع‌تر از هر کار دیگر می‌تواند پیشرفت کند. (به زبان دیگر افراد معمولی که هیچ هنر خاصی ندارند بهتر است به کسب‌وکاری بچسبند که به آن وارد هستند.)

6- هنوز خود را گم نکرده‌اند و افتادگی از ویژگی‌هایی است که در این افراد به خوبی قابل مشاهده و در بسیاری از آنها تا آخر عمر ماندگار است.

 بررسی‌های بزرگان

در بررسی شرکت‌های کارآفرین ملاحظه می‌شود که به قول جک‌ولش شرکت‌های کوچک ریخت و پاش کمتری دارند و تنها آنچه ضروری است انجام می‌شود کارکنان به جای صرف نیروی خود در مبارزه با دیوان‌سالاری به بازار و مشتریان توجه می‌کنند.

کالینز نیز در کتاب «از خوب به عالی» می‌نویسد؛ وقتی از مدیران برگزیده خواستیم پنج عامل را نام ببرند که سبب جهش شرکت‌ آنها شده، گفتند:

عامل نخست کارکنان است- عامل دوم کارکنان است عامل سوم کارکنان است- عامل چهارم کارکنان است و عامل پنجم نیز کارکنان است. نقش کارکنان زمانی پررنگ می‌شود که مدیران در گام‌های نخست خود با موفقیت روبه‌رو شوند.

جیمز کوک در کتاب ارزنده پیش به سوی کارآفرینی می‌گوید: مطالعات من درباره کارآفرینان تا اینجا به این نتیجه رسیده که بین رنج بردن و موفقیت یک همبستگی وجود دارد.

در تاریخ کمتر مشاغلی ثبت شده است که در مراحل نخستین شکل‌گیری با مشکلات غیرعادی و تقریبا فوق انسانی مواجه نشده باشد.

- مشکلاتی که رفع آن ایمان و شجاعت فراوان می‌طلبیده است. سخت‌ترین و پایه‌ای‌ترین گام برای یک ارزش‌آفرین تصمیم‌گیری برای راه‌اندازی و آغاز کار است. آغاز کار به شجاعت و همت بسیاری نیاز دارد شخص تازه کار نمی‌تواند بر تمام مشکلات پیروز شود و جوابگوی هر حادثه ناشناخته باشد- هیچ امنیت و تضمینی وجود ندارد- تنها مخاطره است و انبوهی از ناشناخته‌ها و کم‌کم احساسات مهیج و نشاط‌آوری که مدتی در تازه‌کاران وجود دارد جای خود را به شک و تردیدی عذاب‌آور می‌دهد.

  دغدغه‌های گام‌های نخستین

در گام‌های نخست مدیران کار‌آفرین یا آنچه که ما به آن مدیران ساندویچی گفتیم با دغدغه‌های گوناگونی روبه‌رو هستند که برخی از آنها به شکل فهرست گونه به شرح زیر است.

1- نگرانی از ناآگاه به نظر رسیدن

2- نگرانی از جواب رد شنیدن

کارآفرینان پیوسته با جواب رد روبه‌رو می‌شوند، در آغاز تمام تجربه‌ها دردناکند اما به مرور زمان آنها قوی می‌شوندو جواب‌های رد را راحت‌تر قبول می‌کنند.

3- نگرانی از بی‌پول ماندن

4- نگرانی از شکست خوردن

جالب است که شما شکست نمی‌خورید بلکه ناامید می‌شوید اگر ناامید نشوید شکست نمی‌خورید، چرا که ادامه کار مانع از شکست می‌شود.

5- نگرانی از برخوردهای منفی مردم

محبوب‌ترین سرگرمی نوع بشر بیان کاستی‌های دیگران است، اگر قرار است از شما سخن گفته شود چه بهتر که درباره کار نویی باشد که در زندگی خود انجام می‌دهید اگر تنها یک کار کوچک برخلاف نظر دیگران انجام دهید برای همیشه تغییر خواهیدکرد.

6- نگرانی‌های کوچک دیگر که برای یک کار آفرین اصلا قابل توجه نیستند.

منبع : روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۴۹۷

---------------------------

تهیه و تنظیم: نیاز کارخانه