در این یادداشت آمده است: در وهله اول تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر در سطوح متنوع به منظور برآورده کردن نیاز بخش های صنعتی، اداری، اقتصادی، اجتماعی _فرهنگی، علمی_ پژوهشی جامعه و در وهله دوم تولید اندیشه و علم با هدف شناخت، تحلیل و حل مسائل و مشکلات ایران امروز و توسعه همه جانبه و متوازن آینده کشور.
استقلال دانشگاه ها شرط لازم و ضروری برای کارایی و اثربخشی در ایفای وظایف ذاتی آن است. با نگاهی عمیق به دانشگاه های معتبر سایر کشورها به این واقعیت بنیادین پی می بریم که بین استقلال و آزادی عمل دانشگاه و میزان ارتقای اعتبار علمی-پژوهشی رابطــــه و همبستگی مستقیم وجود دارد.
هرقدر سایه سیاست و دولت بر قواعد، ضوابط و مدیریت دانشگاه ها کم رنگ تر باشد، به همان اندازه قدرت علمی و پژوهشی دانشگاه ها بیشتر و موثرتر است. در حال حاضر ما در فضای قانونگذاری دچار نوعی پارادوکس و تضاد هستیم. از یک طرف ادعا می کنیم که نرخ رشد علمی کشور کند شده و سهم ایران در تولید جهانی علم ناچیز است و از سویی دیگر به جای تسهیل امور و حمایت و افزایش بودجه های پژوهشی در مهم ترین نهاد تولید علم یعنی دانشگاه، با وضع قوانین و مقررات محدود کننده استقلال و آزادی عمل دانشگاه ها را روزبه روز کم می کنیم.
این روند به جای ارتقای علمی دانشگاه ها باعث تبدیل شدن آنها به مدرسه ای بزرگ می شود.
پیش نیاز کارایی و اثربخشی دانشگاه در دو بعد تربیت نیروی انسانی و تولید علم، داشتن استقلال و آزادی عمل در قواعد و اصول پذیرفته شده و مدیریت است. مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی در خلع ید از دانشگاه ها در پذیرش دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی و واگذاری آن به وزارتین متبوع با روح سیاست های کلی نظام، سند چشم انداز ایران 1404 مبنی بر کاهش تصدی گری دولت و توسعه علم و فناوری و تحقیقات منافات دارد. آیا رواست که برای چندمین بار سیاست های شکست خورده دولتی کردن امور را مجددا امتحان کنیم؟
آیا هرگز اندیشیده ایم که این گونه مصوبات به القای بی اعتمادی به دانشگاهیان منجر خواهد شد؟ آیا به پیامدها و اثرات آن فکر کرده ایم، سرخوردگی و مهاجرت نخبگان؟ تحقق اهداف سند چشم انداز 1404 و اقتصاد دانش بنیان فقط در شرایط استقلال دانشگاه ها و افزایش سهم پژوهش در تولید ناخالص داخلی میسر است.
تهیه و تنظیم:نیاز کارخانه